پیغام مدیر سایت :
عملکرد این وب سایت چطور است؟
پاورپوینت اولین ها در جهان
آنچه مي خواني، نوشته اي دلپذير است، امّا كوتاه. از آن بهره مند گرد! گفتاري است كه دالاي لاما بر آن بود براي سال 2006 بيان دارد. تنها چيزي كه از تو ستانده مي شود لحظاتي است براي خواندن؛ و انديشيدن به آن چه خوانده اي. پيام را براي خود نگاه ندار. سرود بايد دستان تو را در 4 شبانه روز ترك گويد. و تو خوش آيندي بس شگفتي آفرين در خواهي يافت. اين شگفتي ازآن همگان خواهد بود. چه آنان كه از موهوم پرستان نيستند و چه آنان كه بر باورهاي ديني استوارند...
1- بر اين باور باش كه عشق و دستاوردهاي عظيم، در برگيرنده مخاطرات بزرگ است.
2- آنگاه كه مي بازي، از باختت درس بگير.
3- سه اصل را دنبال كن:
4- به ياد داشته باش، دست نيافتن به آنچه مي خواهی گاهي از اقبال بيدار تو سرچشمه مي گيرد.
5- قواعد را فرا گير تا به چگونگي شكستن آن ها به گونه اي شايسته، آگاه باشي.
6- نگذار ستيزه اي خُرد بر ارتباطي پرقدرت، خللي وارد سازد.
7- هرگاه به اشتباه خويش پي بردي، بي درنگ گامهايي براي اصلاح آن بردار.
8- هر روز مجالي را صرف خلوت كردن كن.
9- آغوشت را به سوي دگرگوني بگشاي، امّا از ارزش هاي خود دست برندار.
10- به ياد داشته باش، خاموشي گاهي بهترين پاسخ است.
11- نيكو و آبرومند زندگي كن، آنگاه، به وقت سالخوردگي، هنگامي كه به گذشته بينديشي، از زندگي ات ديگر بار لذت خواهي برد.
12- فضاي عشق در خانه تو شالوده اي است براي زندگي ات.
13- در ناسازگاري ها با افراد مورد علاقه ات، تنها به وضعيت فعلي بپرداز. گذشته را بزرگ نكن.
14- دانش خود را تسهيم كن، كه طريقي براي دستيابي به جاودانگي است.
15- با زمين مهربان باش.
16- سالي يكبار به جايي برو كه پيش تر هرگز در آن جا نبوده اي.
17- به ياد داشته باش، بهترين رابطه، رابطه اي است كه عشقتان به يكديگر بر نيازتان به يكديگر فزوني يابد.
18- كاميابي خود را به داوري بنشين، از آن طريق كه بداني چه واگذارده اي تا كاميابي را بدست آوري.
19- به عشق و آشپزي با واگذاردن بي پروا دست ياب.
عید نوروز برابر با اول فروردین ماه (تقویم شمسی)، جشن آغاز سال و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است.خاستگاه عید نوروز در ایران باستان می باشد و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران عید نوروز را جشن میگیرند.
امروزه زمان برگزاری عید نوروز، در آغاز فصل بهار است. عید نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
زمان عید نوروز
جشن نوروز از لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.
در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود.
پیدایش عید نوروز
عید نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».
آداب و رسوم عید نوروز در ایران:
مراسم چهار شنبه سوری قبل از عید نوروز :یکی از آیینهای نوروزی امروز - که بایستی آمیزه ای از چند رسم متفاوت باشد - " مراسم چهارشنبه سوری " است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال گویند.
برگزاری چهارشنبه سوری، که در همهً شهرها و روستاهای ایران سراغ داریم، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه ی سال ( یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه )، بیرون از خانه، جلو در، در فضایی مناسب، آتشی می افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می پرند و با گفتن : " زردی من از تو، سرخی تو از من "، بیماری ها و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند، تا سال نو و عید نوروز را با آسودگی و شادی آغاز کنند.
تا زمانی که از ظرف های سفالین چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده می شد، پس از خانه تکانی، کوزهً کهنه ای از پشت بام خانه به کوچه می انداختند؛
کوزه ای که در آن آب و چند سکه ریخته بودند. اسفند دود کردن و آجیل خودرن، فال گرفتن، " فال گوش " ( در کوی و گذر به حرف عابران گوش دادن و از مضمون آن ها برای نیت خود تفاًول زدن. ) و " قاشق زنی " ( معمولا زنان روی خود را می پوشانند و با قاشق، یا کلید به خانه ها در می زنند، صاحب خانه شیرینی، میوه و یا پول در ظرف آنها می گذارد. ) نیز از باورها و رسم هایی است که به ویژه در بین نوجوانان، هنوز به کلی فراموش نشده است.و این رسم ها و باورها در شهرهای مختلف با یکدیگر متفاوت اند.
خريد لباس برای عيد نوروز
از يکی دو ماه به عید نوروز مانده مردم به بازار مي روند و لباس عيدشان را می خرند.در گذشته مردم معمولا پارچه هايي را خريداری می کردند که رنگ روشن داشت و معتقد بودند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه يا جمعه قيچی کنند و نيز معتقد بودند که روز پنج شنبه ساعت سنگين است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود. روز سه شنبه اگر بريده شود نصيب دزد يا مرده شور خواهد شد و روز چهار شنبه می سوزد وسايل خانه نيز بايد عوض شود و يا تميز گردد. پختن نان شيرين از جمله کارهايي بود که حتماً بايد قبل از عيد نوروز و برای عيد انجام میگرفت.
سبز کردن گندم، عدس، تره تيزک، ده پانزده روز به عيد نوروز مانده در خانه ها صورت می گيرد. در شیراز معمولا برای اين کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس يا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی امام زمان می ريزند و به ترتيب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند .
خانه تکانی يا رفت و روب قبل از عید نوروز :
يکی دو هفته پيش از عيد نوروز خانه تکاتی يا رفت و روب انجام می گيرد و مجدداً اثاثيه را جابه جا می کنند و گرد گيری می کنند و دوباره آنها را می چينند. در مراحل بعد تخم مرغ رنگ کردن است که آن ها را آب پز می کنند و رنگ های شاد بر روی آنها می زنند.
سفره هفت سین و ساعت تحويل سال
برای تحويل سال در يکی از اطاق های خانه شان سفره می اندازند . پيش از هر چيز آيينه و قرآن در آن می گذارند و بعد هفت سين را می گذارند.
هفت سين عبارت است از سماق، سير، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی . علاوه بر هفت سین شمع و آینه تخم مرغ و ... سر سفره گذاشته میشود.
موقع تحويل سال همه اهل خانه بايد با لباس نو بر سر سفره باشند اسپند نيز دود می شود و هر کدام از اين ها فلسفه ای دارد. شمع برای روشنايي خانه و زندگی، قرآن نشان توجهی است که بايد در آغاز سال به خداوند داشته، به علاوه در سال نو، صاحب قرآن يار و مددکار اهل خانه خواهد بود.
ديد و بازديد عید نوروز
از بامداد نوروز ديد و بازديدها آغاز می شود در همه خانواده ها رسم است که به ديدار کسی که از نظر سن و شخصيت بر ديگران مزيت دارد بروند و دست او را ببوسند و تبريک بگويند و او نيز عيدی که شامل سکه يا پول است به آنها بدهد. بعضی نيز صبح عيد نوروز يک بشقاب گندم برشته که شامل: کنجد، گندم، شاهدانه، نخودچی و کشمش است به اضافه يک بشقاب نان شيرين به اضافه تخم مرغ رنگی يا سکه به کوچک ترها می دهند.
سيزده بدر (روز سیزدهم عید نوروز )
روز دوازده فروردين همه وسايل تهيه می شود و هر چه از شيرينی ها و آجيل ها باقی مانده برای صبح سيزده آماده می شود که البته همراه آن سرکه و کاهو نيز هست. صبح سيزده فروردين همه دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف شهر می شوند و معتقدند در روز سيزده فروردين نبايد در خانه ماند زيرا اين روز نحس و بديمن می باشد. روز سيزده پيش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد در عصر اين روز ويژه سبزی گره زدن دخترهاست که در واقع برای گشايش بخت خود اين کار را می کنند.
عیدنوروز,بر همگان مبارک باد.
درجزیره ای زیبا تمام حواس زندگی می کردند: شادی- غم- غرور-عشق و...
روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت.
همه ساکنین جزیره قایقهایشان را آماده وجزیره را ترک می کردند
اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند چون او عاشق جزیره بود.
وقتی جزیره به زیر آب فرومی رفت عشق از ثروت که با قایق با شکوهی جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:
"آیا می توانم با تو همسفر شوم؟"
ثروت گفت:
"نه من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم دارم و دیگر جایی برای تو وجود ندارد."
پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود کمک خواست.
غرور گفت:
"نه نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد."
غمدر نزدیکی عشق بود.
پس عشق به او گفت:
"اجازه بده تا من با تو بیایم!"
غم با صدای حزن آلود گفت:
"آه عشق من خیلی ناراحت هستم.احتیاج دارم تا تنها باشم."
عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد.
اما او آنقدر غرق شادی بود که صدای او را نشنید.
آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت:
"بیا عشق تو را خواهم برد."
عشق آنقدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد.
وقتی به خشکی رسیدند پیرمرد به راه خود رفت وعشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود چقدر بر گردنش حق دارد.
عشق نزد علم که مشغول حل مسئله ای روی شن های ساحل بود رفت و از او پرسید:
"آن پیر مرد که بود؟"
علم پاسخ داد:
"زمان"
عشق با تعجب پرسید:
"زمان؟ چرا او به من کمک کرد؟"
علم لبخند خردمندانه ای زد و گفت:
"زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است......."
اگر نميخواهيد بيمارشويد ...
... احساساتتان را بيانکنيد.
هيجانات و احساساتي که سرکوب يا پنهان شده باشند به بيماريهايي نظير ورم معده، زخم معده، کمر درد و درد ستون فقرات منجر ميشوند. سرکوبي احساسات به مرور زمان حتي ميتواند به سرطان هم بيانجامد. در آن زمان است که ما به سراغ يک محرم ميرويم و رازها و خطاهاي خود را با او در ميان ميگذاريم!
گفتگو، صحبت کردن، کلمات، ... وسيلهدرمانيقدرتمندي هستند.
اگر نميخواهيد بيمارشويد ...
... تصميمگيري کنيد.
افراد دو دل و مردّد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلي و بيتصميمي باعث ميشود که مشکلات و نگرانيها روي هم انباشته شوند. تاريخ انسان بر اساس تصميمگيريها ساخته شده است. تصميمگيري دقيقاً به معني چشمپوشي آگاهانه از بعضيمزايا و ارزشها براي به دست آوردن بعضيديگر است. افراد مردّد در معرض بيماريهاي معدي، دردهايعصبي و مشکلات پوستي قرار دارند.
اگر نميخواهيد بيمارشويد ...
... به دنبال راه حلها باشيد.
افراد منفي، مشکلات را بزرگ ميکنند و راه حلها را نمييابند. آنها غم و غصه، شايعه و بدبيني را ترجيح ميدهند. روشن کردن يککبريت بهتر از تاسف خوردن از تاريکي است. زنبور، موجود کوچکي است امّا يکي از شيرينترين چيزهاي جهان را توليد ميکند. ما همانيهستيم که ميانديشيم. افکار منفي باعث توليدانرژيمنفي ميشوند که آنها نيز به نوبه خود تبديل به بيماري ميگردند.
غالبا آدمها غیرمنطقی، بی حکمت و خود محورند!
با این وجود آنان راببخشید.
اگر مهربان هستید، آدمها شما را به خودخواهی و غرض ورزی متهم می کنند!
با این وجود مهربان باشید.
اگر کامیابید، دوستانی بی وفا و دشمنانی واقعی خواهید یافت!
با این وجود موفق باشید.
اگر درستکار و صادقید، آدمها شما را فریب خواهند داد!
با این وجود امین و صادق بمانید.
آنچه شما سالهایتان را برای بنایش صرف
کرده اید، آدمها یک شبه نابودش می کنند!
با این وجود بنا کنید.
اگر به شادی و آرامی برسید، دیگران حسادت می کنند!
با این وجود شاد باشید.
نیکی های امروزتان را فردا فراموش
می کنند!
با این وجود نیکی کنید.
حتی وقتی بهترین هاي خود را ایثار می کنید، باز
می گویند کافی نیست!
با این وجود بهترین ها را ایثار کنید.
با این وجود در سنجش نهایی، قضاوتهای ایشان نیست که شما را می سنجد!
تنها خداست که شما را داوری
می کند.
برگرفته از کتاب مادر ترزا
آموخته ام... كه زندگي دشوار است، اما
من از او سخت ترم
اگر همان كاري را انجام دهيد كه هميشه انجام ميداديد، همان نتيجه اي را ميگيريد كه هميشه ميگرفتيد.
خورشيد باش كه اگر خواستينتابينتواني.
”زرتشت“
برايكشف اقيانوسهاي جديدبايد شهامت ترك ساحل آرام خود را داشته باشيد.
اين جهان، جهانتغيير است نه تقدير.
”تولستوي“
انسان هيچ وقت بزرگ نميشود مگر آنكه ببخشد.
”نلسونماندلا“
كشتي در بندر از امنيتكافي برخوردار است، اما كشتيها براياين ساخته نشدهاند.
همه ما برای بیدار شدن در هنگام صبح احتیاج به كمك داریم. برای بعضیها صدای بلند زنگ ساعت میتواند مفید باشد و بعضی دیگر هم تا یك فنجان بزرگ چای یا فهوه غلیظ ننوشند نمیتوانند خود را از بستر گرم و نرم رختخواب رها كنند. حدود 62 درصد از مردم بین 15 دقیقه تا یك ساعت زمان احتیاج دارند تا به طور كامل هوشیاری خود را به دست بیاورند و آماده انجام كارهای روزانه خود شوند. اما چرا اینگونه است؟ تعدادی از متخصصان علوم خواب به این سوال پاسخ دادهاند.
یکی از فانتزیام اینه که کنکور اول بشم بعد خبرنگارا بیان حمله کنن سمت من. بعدش تو ازدهام جمعیت محو شم برم پی کار خودم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که تو افق پنهان شم
بعد فانتزیایی که میان. تو افق محوشن رو با دمپایی ابری انقد بزنم که
صدای گرگ دربیارن تو افق.......
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فـانـتزیام اینه کــه
کنترل تلویزیون خونمونو بردارم
بـرم دم این مغازه های صـوتی تصویری،
این تلویزیونایی کـه گـذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم !
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن و همزمان با موبایلم بگم : لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه ،
کلی آدم بیگناه اینجا هست !
.
.
.
توهم در حد سراب های بیابان های ۱۵۰ درجه آمازون …
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ که ﺑﺎ مخاطب خاصم دعوا ﮐﻨﻢ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺍﺯش ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭمو ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﻬﻢ ﮐﻨﻪ ﺑﻌﺪ مخاطب خاصم ﺑﺒﯿﻨﻪ و “ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ”(صدای کفششه!) ﺑﺪﻭﻭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﮕﻪ آه ﺧﺪﺍی ﻣﻦ ! ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺰﺍﺭﯼ … ﻣﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮﻩ و بعدش ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﻨﻢ و ﺑﻤﯿﺮﻡ … پسره ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﻨﻪ !!!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که...
تو دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه ک بهت صفر میدم...
بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم ب دیوار بگم...
منو از نمره میترسونی من زندگیمو باختم استاد...
برو از خدا بترس....
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
از فانتزیای اصلیم اینه که واسه یه سرماخوردگی ساده برم دکتر یهو بگن بیماری لاعلاج داری و فقط ۱ سال زنده میمونی ! منم ۱۱ماه با این راز تو سینم زندگی کنم تا اینکه یه روز که خیلی اطرافیان یا همکلاسیام اذیتم کردن این راز رو فاش کنم و همه تو بهت و حیرت به هم نگاه کنن و زبونشون بند بیاد … منم در همین حین صحنه رو به سمت نور افق ترک کنم و در نور محو بشم و هرچی صدام کنن و دنبالم بیان بهم نرسن و بقیه ی عمرشونو تو حسرت و غم و احساس عذاب زندگی کنن کصـافـطــا !!!
اخیرا هم به این شکل کاملش کردم :
بعد که ۱سال تموم شد به نحو عجیبی زنده بمونم و قیافه و هویتمو عوض کنم برم تو کلاس به عنوان یه شاگرد جدید بشینم که از خارج اومده ؛ بعد عذاب وجدانشونو ببینم حال کنم !
تخیل در حد جنگ ستارگان هندی
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از عجیبترین فانتزیامم اینه
واسه امتحانا درس بخونم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیامم اينه كه:
.
.
با لحن جدی و خسته
به یه دکتر بگم:
لطفا حاشیه نرو دکتر!!
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم:
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم؟؟
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
يكي از فانتزيام اينه كه وقتي يكي داره تو فانتزيش توي گرد غبار يا دود محو ميشه
از اون طرف دودا بگم پخخخخخخخخخخخخخخ بعد سكته ناقص بزنه بعد بميره
بعد منم تو چاهي كه از فرط خنده حفر كردم سقوط كنم
بعد اون دنيا يقمو بگيره از پل صراط پرتم كنه پائين!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که سر جلسه امتحان بشیینم بعد با نگاه کردن به سوالات, پاینش بنویسم :
.
.
.
"مَردی نَبُوَد فتاده را پای زدن .. گر دست فتاده ای بگيری مَردی
بعد برگه رو تحویل بدم برم!!!
ما همچین آدمی هستیم....
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 19
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 264829
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 24
تعداد آنلاین : 1
Alternative content
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
عالییییییییییییییی
به خصوص مطلب آخریه
موفق باشین
پاسخ:سپاس
عالی بود - لذت بردم . ممنون از وب سایت خوبتون
پیشگامان الکترونیک - برترین سایت ایرانی در زمینه تابلو روان - تلویزیون شهری و ادوات و تجهیزات و ملزومات و فروشگاه آنلاین انیمیشن های مخصوصی تابلو های روان و تلویزیون های شهری
http://tablokar.ir
واقعا عین حقیقته آفرین
به آدم روحیه میده مطالبت
بردوام باش دوست من
این قسمت وبت خیلی قشنگه خیییییلییییییییییی
افرییینننن
مطالبت عالیه لایک لایک لایک ♥♥♥♥♥♥♥♥♥
وبلاگت فوق العادست جواد شعبان پور واقعا لذت بردم ، ولی حیف بازدیدت کمه ، چرا با سایت های بزرگ تبادل لینک نمی کنی تا بازدیدت بالا بره ؟ یه سری به این سایت که واست گذاشتم بزن و باهاش تبادل لینک کن . بازدیدت رو از این رو به اون رو می کنه .... فقط یه بار امتحان کن
جواد شعبان پور وبلاگ خیلی خوبی داری .
منم یه وبلاگ دارم که لیست همه دوستام داخلشه ، بهشون پیشنهاد دادم وبلاگ جواد شعبان پور را ببینند ، تو هم وبلاگت رو توی این لیست لینک کن ، کار خیلی راحتیه ، اینجوری بازدید وبلاگت خیلی زیاد میشه...
http://www.mehrnooosh.loxblog.com
جواد شعبان پور وبلاگ خیلی خوبی داری .
منم یه وبلاگ دارم که لیست همه دوستام داخلشه ، بهشون پیشنهاد دادم وبلاگ جواد شعبان پور را ببینند ، تو هم وبلاگت رو توی این لیست لینک کن ، کار خیلی راحتیه ، اینجوری بازدید وبلاگت خیلی زیاد میشه...
http://www.mehrnooosh.loxblog.com
تشکر آقا جواد
تو این شلوغی و استرس کار واقعاً بهمون چسبید
موفق باشی
واقعا وبلاگ خوبی دار جواد شعبان پور
ولی وبلاگ هایی شبیه وبلاگ منو تو باید یه جایی باشند که دیده بشند ، یه وبلاگ پیدا کردم خیلی بازدید داره که تبلیغ توش رایگانه ، تو هم باهاش تبادل لینک کن. خوبیش اینه اتوماتیکه
اینم آدرسه وبلاگه:
http://nazi-joon-jooni.loxblog.com
پاسخ:باشه تبادل لینک می کنم