پیغام مدیر سایت :
عملکرد این وب سایت چطور است؟
چرا گاهی یک آهنگ مدام در ذهن تکرار می شود؟
- آهنگ سمج
فرآیند گیر افتادن آهنگ سمج در ذهن ما یک فرآیند غیر ارادی است و مطالعه مکانیزم آن بسیار دشوار است.به بیان دیگر چگونگی به دام افتادن آهنگ در مغز به طور کامل درک نشده است. برخی از دانشمندان نشانه هایی یافته اند که انسان های باستان دانش خود را با استفاده از آهنگ ها منتقل می کردند که ممکن است منشا این پدیده در انسان های امروزی باشد.
در طی ۲۰۰ هزار سال تمدن بشر، حقایق، تاریخ، فرآیندها و سایر اطلاعات به شکل لغات محاوره ای و شعر مبادله شده اند. این یافته ها دانشمندان را به این نتیجه رسانده که سخت افزار مغز انسان به گونه ای تعلیم یافته تا اطلاعات موجود در کلمات محاوره ای و اشعار را رمز گشایی کند و به این وسیله اطلاعات را به خاطر بیاورد. امروزه برای بسیاری از انسان ها به خاطر سپردن اطلاعات به شکل موزون و ریتمیک آسان تر است.
تئوری سخت افزاری مغز بر این اساس استوار است که موسیقی یک تجربه چند حسی است یعنی در حالی که نت ها و شعر در حافظه ثبت می شود، احساسات و عقاید هم به همراه آن ها ذخیره می شوند. هنگامی که این احساسات یا عقاید برای فرد یادآوری می شوند، آهنگ نیز به یاد آورده می شود. به این فرآیند “یادآوری ناآگاهانه” می گویند.
در یک پژوهش محققان قسمت هایی از آهنگ های مشهور را برای افراد مورد آزمایش پخش می کردند و متوجه شدند که بخش مربوط به شنیدن در کورتکس مغز متن آهنگ را در ذهن تکمیل می کند و این فرآیند پس از قطع آهنگ نیز ادامه می یابد.
هر چه شما به یک آهنگ بیشتر گوش کنید، احتمال این که در ذهن شما به دام بیفتد بیشتر خواهد شد. افرادی که به اختلال وسواس فکری – عملی مبتلا هستند بیشتر در معرض این پدیده هستند. بر اساس یافته های مطرح شده در دهمین کنفرانس درک و شناخت موسیقی، بیش از ۹۰ درصد انسان ها هفته ای یک بار، و ۹۸ درصد انسان ها حداقل یک بار در زندگی این پدیده را تجربه می کنند.
محققان دو عامل را برای گیر افتادن یک آهنگ در ذهن شناسایی کرده اند:
1- تکرار
گوش دادن به یک آهنگ شایع ترین دلیل به دام افتادن آن در ذهن است. این عامل به زمان گوش دادن به آهنگ و دفعات تکرار آن بستگی دارد.
2-هم خوانی
گاهی اوقات محیطی که در آن به موسیقی گوش می دهید به عنوان محرک عمل می کند. هم خوانی آهنگ با آنچه در اطراف شما روی می دهد موجب می شود که با قرار گرفتن در شرایط مشابه آهنگ را به خاطر بیاورید.
ویژگیهایی که در تکرار یک آهنگ در ذهن موثرند
ویژگی های مشخصی در آهنگ و انسان ها می تواند بر به دام افتادن آن در ذهن موثر باشد.
1- آهنگ:
به طور کلی آهنگ هایی با نت های طولانی و زیروبم های کوتاه تر بیشتر در ذهن می مانند و خواندن آن ها حتی برای انسان های تعلیم ندیده نیز آسان است.
2- انسان ها
- عاشقان موسیقی:
رابطه ای محکم بین افرادی که اهمیت زیادی برای موسیقی قائلند با توالی و تکرار آهنگ در ذهن برقرار است. افراد علاقمند به موسیقی بیشتر به آهنگ ها گوش می دهند و همین امر موجب تکرار شدن بیشتر آهنگ در ذهنشان می شود.
- شخصیت های وسواسی :
افراد وسواس (البته نه به شکل بیمار گونه) بیشتر دچار پدیده به دام افتادن و تکرار آهنگ در ذهن می شوند. در برخی موارد گزارش شده که داروهایی که برای کنترل اختلال وسواس تجویز می شوند، به دام افتادن آهنگ ها را کاهش می دهند.
- افراد خسته و مضطرب
آهنگ های سمج بیشتر به سراغ افراد بیکار، خسته و مضطرب می آیند. در این حالت ها سیستم دفاعی مغز آنقدر ضعیف است که یک آهنگ به راحتی می تواند کنترل ذهن را در دست گیرد.
اما چه درمان هایی برای آهنگ سمج وجود دارد؟
- گوش دادن به یک آهنگ دیگر
- فکر کردن به چیزهای دیگر: صحبت کردن با یک نفر، حل کردن جدول، گشتن به دنبال شی گمشده.
- و در نهایت گوش دادن به آهنگ سمج!
منبع:azedanesh.com
تن من زندان است
و منم زندانی
مانده ام در دل ِ این کالبد نفسانی
عشق در دام هوس
روح حبس الابد بند قفس
آدمی زندان است
و من آن مانده به خواب
تشنه جرعه ای از صافی ناب
در تکاپوی خیال لب آب
در فراسوی سراب
مانده ام در مرداب
آرزوها ، همه ام نقش بر آب
آدمی زندان است
و من آن خستهی راه
مانده ام در تک این تنگ سیاه
نه به راه پیش رفتن باز است
راه برگشت تباه
غرقه ام غرق گناه
نه کسی میخواهد که خبر گیرد از این چشم به راه
نه کسی میآید به ملاقاتی اعدامی زندان گناه
در شگفتم من از این بند و قفس
محکمه، حاکم و محکوم خودم هستم و بس
از چه باشم غمگین ؟
از چه ام دل چرکین ؟
از خدا ؟
یا که از این پیکرهی ننگ از این کوه گناه ؟
من بنایش کردم
بر کویر شهوت
و نهادم برهم ، آجر آجر نفرت
برج و بارویش آه
پی اش از جور و جفا
و جلایش دادم
به فریب ، به ریا
ننگم باد ، آری آری همین است سزا
اندرین منزل پست
یاد میآورم از روز الست
یاد جام باده و بنده مست
که نمک خورد ، دریغا که نمکدان بشکست
و چنین گفت با بوم تعهد نقاش
که تو ای نقش ، امین غم عشق من باش
آسمان بار امانت نتوانست کشید
شانه خم کرد ، وجودش لرزید
من دردانهی بد مست تعهد کردم
که بپایم عهدم
با همه جان و تنم
با همه سلولهای بدنم
ولی اکنون . . .
زندانی سلول تنم
ای صد افسوس که دردانه هستی به دمی مستی باخت
و سمند ابلیس بر دل گیتی تاخت
و شگفتا که دو گندم دو جهان فاصله ساخت
شرمم باد . . .
و چه سود از غم این یاد ، که بودم بر باد
کاش در کرنش هستی نمیگنجیدم
کاش با جام میعشق نمیرقصیدم
تا که در ملعبه لهو و لعب
اهرمن وار خدا میدیدم
شرمم باد . . .
و زمین شرمش باد
که زخاک بدنش چون من زاد
شرمم باد . . .
که از آن نقش برازنده چون هور
وزان خاکی مسرور
به جز روزنکی نور
دگر باقی نیست
روزن نور شده همدم این فکری مخمور
دریغا که دگر ساقی نیست
همه یارم شده این روزنک نور
نمیدانم چیست ؟
من نمیدانم کیست ؟
سالها خواجه در بار من است
قدر عمری است که غم خوار من است
من نمیدانم چیست
من نمیدانم کیست
شاید آن شبنم عشقی است که در گِل داشتم
چه بسا بذر امیدی است که در دل کاشتم
شایدم حرمت آن تکه نانی است
که در کودکیم ، از زمین برداشتم
من نمیدانم چیست
من نمیدانم کیست
شاید آن دل دل قلب نگران پدر است
یا تجلی دعای مادر در نماز سحر است
من نمیدانم چیست
من نمیدانم کیست
در گذر از آن نور
گوئیا ابر بهار ، بر کویر دل من میبارد
ودر این خشکترین خاک خدا
بذر امید رهایی در دلم میکارد
در تکاپوی فرار از دام ها
خسته از زنجیر ها
ناگهان حنجره ام میشکفد ، با تمام دل خود میگویم:
بار پروردگارا ببخشای مرا
و چه زود
نوری از جنس وجود
در دلم میتابد
همه جا نور است نور
همه جا شادی و شور
روزن نور دگر روزن نیست
شده دریای عبور
نه دگر زنجیری است
نه دگر از قفس و بند و تباهی خبری است
درب زندان باز است
و دلم از غم تنهایی شبهای مه آلود تهی است
چون طنینی از عشق بر دلم میبارد
همه ابعاد زمان در نظرم میآید
یاد آن روز نخست
او مرا میخواند
با صدایی آشنا
او سخن میگوید
و تو ای بنده ما ، و تو ای خسته راه ، باز هم سوی من آی
گر هزاران بار عهد با خدایت بستی
ور هزارو یکبار عهد خود بشکستی
غم به دل راه مده ، که ز غمها رستی
خجل از کردارم
با خدا میگویم
منم آن غرق گناه
با چه رویی به درت روی آرم
باز هم میگوید:
و تو ای بنده ما ، و تو ای غرق گناه ، و تو افتاده به چاه
و تو ای خستهی راه ، باز هم سوی من آی
و تو دردانه من
از چه ای دل چرکین ؟
نی نباشی غمگین
غیر من ریز و درشت گنه بنده چه کس میداند ؟
من نپوشانم عیب چه کسی پوشاند ؟
و تو ای کودک بازی گوشم
در نخستین افسوس
چشم بر هر گنهت پوشیدم
به جلال و جبروتم که تو را بخشیدم
دگر از درد و غم بند مترس ، چون باد باش
از سکون و سکن و سکته گذر ، فریاد باش
شیشه غم بشکن ، جام مبارک باد باش
بنده عشق بمان
از دو جهان آزاد باش . . .
علی اکبر رائفی پور ( آرما)
منبع:جنبش مصاف
ما امروزه خانه های بزرگتر اما خانواده های کوچکتر داریم؛ راحتی بیشتر اما زمان کمتر
مدارک تحصیلی بالاتر اما درک عمومی پایین تر ؛ آگاهی بیشتر اما قدرت تشخیص کمتر داریم؛
متخصصان بیشتر اما مشکلات نیز بیشتر؛ داروهای بیشتر اما سلامتی کمتر
بدون ملاحظه ایام را میگذرانیم، خیلی کم میخندیم، خیلی تند رانندگی میکنیم، خیلی زود عصبانی میشویم، تا دیروقت بیدار میمانیم، خیلی خسته از خواب برمیخیزیم، خیلی کم مطالعه میکنیم، اغلب اوقات تلویزیون نگاه میکنیم و خیلی بندرت دعا میکنیم
چندین برابر مایملک داریم اما ارزشهایمان کمتر شده است. خیلی زیاد صحبت میکنیم، به اندازه کافی دوست نمیداریم و خیلی زیاد دروغ میگوییم
زندگی ساختن را یاد گرفته ایم اما نه زندگی کردن را؛ تنها به زندگی سالهای عمر را افزوده ایم و نه زندگی را به سالهای عمرمان
ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاه تر، بزرگراه های پهن تر اما دیدگاه های باریکتر
بیشتر خرج میکنیم اما کمتر داریم، بیشتر میخریم اما کمتر لذت میبریم
ما تا ماه رفته و برگشته ایم اما قادر نیستیم برای ملاقات همسایه جدیدمان از یک سوی خیابان به آن سو برویم
فضا بیرون را فتح کرده ایم اما نه فضا درون را، ما اتم را شکافته ایم اما نه تعصب خود را
بیشتر مینویسیم اما کمتر یاد میگیریم، بیشتر برنامه میریزیم اما کمتر به انجام میرسانیم
عجله کردن را آموخته ایم و نه صبر کردن، درآمدهای بالاتری داریم اما اصول اخلاقی پایین تر
کامپیوترهای بیشتری میسازیم تا اطلاعات بیشتری نگهداری کنیم، تا رونوشت های بیشتری تولید کنیم، اما ارتباطات کمتری داریم. ما کمیت بیشتر اما کیفیت کمتری داریم
اکنون زمان غذاهای آماده اما دیر هضم است،مردان بلند قامت اما شخصیت های پست سود های کلان اما روابط سطحی
فرصت بیشتر اما تفریح کمتر، تنوع غذای بیشتر اما تغذیه ناسالم تر؛ درآمد بیشتر اما طلاق بیشتر؛ منازل رویایی اما خانواده های از هم پاشیده
بدین دلیل است که پیشنهاد میکنم از امروز شما هیچ چیز را برای موقعیتهای خاص نگذارید، زیرا هر روز زندگی یک موقعیت خاص است
در جستجو دانش باشید، بیشتر بخوانید، در ایوان بنشینید و منظره را تحسین کنید بدون آنکه توجهی به نیازهایتان داشته باشید
زمان بیشتری را با خانواده و دوستانتان بگذرانید، غذای مورد علاقه تان را بخورید و جاهایی را که دوست دارید ببینید
زندگی فقط حفظ بقاء نیست، بلکه زنجیره ای ازلحظه های لذتبخش است
از جام کریستال خود استفاده کنید، بهترین عطرتان را برای روز مبادا نگه ندارید و هر لحظه که دوست دارید از آن استفاده کنید
عباراتی مانند ”یکی از این روزها“ و ”روزی“ را از فرهنگ لغت خود خارج کنید. بیایید نامه ای را که قصد داشتیم ”یکی از این روزها“ بنویسیم همین امروز بنویسیم
بیایید به خانواده و دوستانمان بگوییم که چقدر آنها را دوست داریم. هیچ چیزی را که میتواند به خنده و شادی شما بیفزاید به تاُخیر نیندازید
هر روز، هر ساعت و هر دقیقه خاص است و شما نمیدانید که شاید آن میتواند آخرین لحظه باشد
اگر شما آنقدر گرفتارید که وقت ندارید این پیغام را برای کسانیکه دوست دارید بفرستید، و به خودتان میگویید که ”یکی از این روزها“ آنرا خواهم فرستاد، فقط فکر کنید ... ”یکی از این روزها“ ممکن است شما اینجا نباشید که آنرا بفرستید!
واقعیت عجیب بدن انسان
آیا می دانید که .... شما توانائی بو کردن ترس را دارید.
انسان توانایی احساس ترس دیگری را تنها با بو نمودن آن شخص دارد. آزمایش نشان داده است که هنگام ترس مواد شیمیائی که از زیر بغل دستهای انسان خارج میشود با وضعیت عادی تفاوت دارد. ترس شما را بوی بدن شما لو می دهد. دانشمندان با وصل نمدن حسگرها زیر بازوها و گرفتن نمونه عرق حاصل شده از دویدن بروی ترد میل و بانجی جامپینگ آنها را به آزمایش شوندگان امتحان نمودند. قسمتی از مغز آزمایش شوندگان که در برابر ترس واکنش نشان می دهد نسبت به بوی عرق بانجی جامپینگ مثبت بود.
آیا می دانید که .... وضعیت قلب شما ارتباط مستقیم با لاله گوش شما دارد.
چین مورب بروی لاله گوش میتواند نشان وضعیت سلامتی قلب شما باشد. باوجودیکه دانشمندان هنوزدر حال مطالعه این ارتباط هستند اما اولین مطالعه د ر این زمینه در سال 1992 نشان داد که بیماران با چین مورب در لاله گوش در معرض ابتلا به بیماری گرفتگی عروق می باشند. در حقیقت این مطالعه با درستی 94% نشان می داد که دقیقا کدام بیماران بیمارستان تحت مطالعه گرفتار چنین بیماری هستند. این ارتباط عجیب بین لاله گوش و قلب به پزشکان کمک می نماید تا بیماران در معرض خطر را شناسائی نمایند. تحقیقات جدید همچنین ارتباط بین لاله گوش با سکته قلبی منجر به مرگ را در میان مردان تائید می نماید.
آیا می دانید که .... خمیازه کشیدن مسری است اما بیشتر در زمستانها
حتی دیدن عکس کسانی که در حال خمیازه کشیدن هستند نیز مسری است. در تحقیقاتی که در سال 2011 انجام گردید نشان داد که از جمع 80 نفری دانشجویان آزمایش شده در تابستان تنها 24% از دانشجویان با دیدن عکس خمیازه کشیده اند و از بین همین گروه در زمستان این درصد به 45 رسیده است. اما خمیازه بر اساس نظر دانشمندان باعث خنک شدن مغز می شود بنابراین دمای فضای بیرون تاثیر زیادی بروی خمیازه کشیدن یا نکشیدن دارد. درحقیقت کشیدن خمیازه باعث خنک شدن مغز و بهبود عملکرد مغز در موقع نیازمی گردد.
آیا می دانید که .... بزرگترین اندام بدن به اندازه 6 زمین تنیس است ، اما به قطر تنها یک سلول!
اندوتلیوم، قسمت نازک درونی رگهای خونی بدن است که در کل 100000 کیلومتر رگهای خونی انسان وجود دارد. سطح اندوتلیوم اگر بیرون آورده شدو و مسطح گردد میتواند 6 زمین تنیس را پوشش دهد. این غشا نازک در حقیقت مغز رگهای خونی است و با فعالیت هوشمندانه تشخیص می دهد که چه موادی میتواند از درون خون وارد دیواره رگها شود. اندوتلیوم در حقیقت کار تنظیم فشار خون، مبارزه با بیماریها و کنترل غلظت خون در بدن را بعهده دارد.
شنیدن کلمات و دیدن رنگها
برا ی بسیاری از ما دیدن، بوئیدن و شنیدن حسهای کاملا مجزایی هستند، ولی برای برخی با شرایط استثنائی که سینتزیا خوانده میشود اینگونه نیست. این افراد نسبت به کلمات احساس چشائی دارند و برخی وقتی رنگهایی را می بینند صدا هایی مخصوص آن رنگ را می شنوند. میزان دقیق کلماتی که باعث تحریک حس چشائی میشوند در افراد مختلف دچار سینتزیا متفاوت است، اما یک خانم که دچار این مساله میباشد نسبت به 100% کلماتی که میشنود حس چشائی اش تحریک می گردد.
آیا می دانید که .... بوی حاصله از اشک شما تمایل جنسی همسرتان را کاهش می دهد!
یک آزمایش نشان میدهد که اشک حاوی مواد شیمیایی است که قابل احساس شدن توسط دیگران است. مردانی که اشک خانها را می بینند یا عکس یک خانم گریان را می بینند میزان تستسترون بدنش کاهش می یابد، همچنین قسمتی از مغز که مسئول فعالیتهای جنسی است میزان فعالیتش به مقدار زیادی کاهش می یابد.
منبع: ladieez.com
چشم پوشی از حقایق آن را تغییر نمیدهد.
این عشق است که زخم را شفا می دهد نه زمان.
گل نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند در سختی ها زیبایی باید آفرید.
آموخته ام که زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم.
چهار جیز است که نمی توان آن ها را بازگرداند:
سنگ...پس از رها کردن!
حرف...پس از گفتن!
موقعیت...پس از پیان یافتن!
زمان...پس از گذشتن!
همه چیز چون بسار گردد خوار و ارزان گردد مگر علم و دانش که هرچه بیشتر شود عزیز باشد.
زندگی را از طبیعت بیاموزیم؛چون بید متواضع باشیم؛چون سرو راست قامت؛مثل صنوبر صبور؛مثل رود روان؛مثل بلوط مقاوم و مثل ابر با کرامت باشیم.
خردمندی آن است که آنچه می دانی بر زبان آوری و به آنچه می گویی عمل کنی.(حضرت علی (ع)).
کشف یافتن سرزمین های تازه نیست بلکه دیدن با نگرشی تازه است.
در نبرد روزهای سخت و انسان های سخت این انسان های سخت هستند که می مانند نه روز های سخت...
خواست خدا را انتخاب نکنید،بلکه فقط آن را تایید کنید.
باری را که به واسطه پذیرش و خواست و خرد خدا بر دوش شما گذاشته می شود، تحمل کنید.
و اعتقاد داشته باشید که سنگینی هر باری، تبرکی الهی ست.
بدین سان نیرو های ناشناخته ای از قلمروی ملکوت فعال می شوند که بارتان را بر میگیرند و اعجاز های بیشماری بر شما می بارند.
از فراز ابدیت، ناظران عرش، فرشتگان و ملایک خدا تلاش و مبارازات تو را نظاره می کنند.
پس قوی باش! تو در تلاش و پیکارت تنها نیستی که در حضور فوجی عظیم به مبارزه ای شریف برخاسته ای.
اگر دروغ رنگ داشت هر روز شايد
ده ها رنگين کمان از دهان ما نطفه می بست
و بی رنگی کمياب ترين چيزها بود
اگر عشق ارتفاع داشت
من زمين را زير پای خود داشتم
و تو هيچ گاه عزم صعود نمی کردی
آنگاه شايد پرچم کهربايی مرا در قله ها به تمسخر نمی گرفتی
اگر گناه وزن داشت هيچ کس را توان آن نبود که گامی بردارد
اگر ديوار نبود نزديکتر بوديم, همه وسعت دنيا يک خانه می شد
و تمام محتوای سفره سهم همه بود
و هيچ کس در پشت هيچ ناکجايی پنهان نمی شد
اگر خواب حقيقت داشت
هميشه با تو در آن ساحل سبز لبريز از نا باوری بودم
اگر همه سکه داشتند, دلها سکه را بيش از خدا نمی پرستيدند
و يکنفر کنار خيابان خواب گندم نمی ديد
تا ديگری از سر جوانمردی بی ارزشترين سکه اش را نثار او کند
اگر مرگ نبود زندگی بی ارزشترين کالا بود, زيبايی نبود, خوبی هم شايد
اگر عشق نبود به کدامين بهانه می خنديديم و می گريستيم؟
کدام لحظه ناب را انديشه می کرديم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آورديم؟
آری بيگمان پيش تر از اينها مرده بوديم, اگر عشق نبود
اگر کينه نبود قلبها تمام حجم خود را در اختيار عشق می گذاشتند
و من با دستانی که زخم خورده توست
گيسوان بلند تو را نوازش می کردم
و تو سنگی را که من به شيشه ات زده بودم به يادگار نگه می داشتی
و ما پيمانه هايمان را شبهای مهتابی به سلامتی دشمنانمان پر می کرديم
”زنده ياد دکتر علی شريعتي“
آنچه مي خواني، نوشته اي دلپذير است، امّا كوتاه. از آن بهره مند گرد! گفتاري است كه دالاي لاما بر آن بود براي سال 2006 بيان دارد. تنها چيزي كه از تو ستانده مي شود لحظاتي است براي خواندن؛ و انديشيدن به آن چه خوانده اي. پيام را براي خود نگاه ندار. سرود بايد دستان تو را در 4 شبانه روز ترك گويد. و تو خوش آيندي بس شگفتي آفرين در خواهي يافت. اين شگفتي ازآن همگان خواهد بود. چه آنان كه از موهوم پرستان نيستند و چه آنان كه بر باورهاي ديني استوارند...
1- بر اين باور باش كه عشق و دستاوردهاي عظيم، در برگيرنده مخاطرات بزرگ است.
2- آنگاه كه مي بازي، از باختت درس بگير.
3- سه اصل را دنبال كن:
4- به ياد داشته باش، دست نيافتن به آنچه مي خواهی گاهي از اقبال بيدار تو سرچشمه مي گيرد.
5- قواعد را فرا گير تا به چگونگي شكستن آن ها به گونه اي شايسته، آگاه باشي.
6- نگذار ستيزه اي خُرد بر ارتباطي پرقدرت، خللي وارد سازد.
7- هرگاه به اشتباه خويش پي بردي، بي درنگ گامهايي براي اصلاح آن بردار.
8- هر روز مجالي را صرف خلوت كردن كن.
9- آغوشت را به سوي دگرگوني بگشاي، امّا از ارزش هاي خود دست برندار.
10- به ياد داشته باش، خاموشي گاهي بهترين پاسخ است.
11- نيكو و آبرومند زندگي كن، آنگاه، به وقت سالخوردگي، هنگامي كه به گذشته بينديشي، از زندگي ات ديگر بار لذت خواهي برد.
12- فضاي عشق در خانه تو شالوده اي است براي زندگي ات.
13- در ناسازگاري ها با افراد مورد علاقه ات، تنها به وضعيت فعلي بپرداز. گذشته را بزرگ نكن.
14- دانش خود را تسهيم كن، كه طريقي براي دستيابي به جاودانگي است.
15- با زمين مهربان باش.
16- سالي يكبار به جايي برو كه پيش تر هرگز در آن جا نبوده اي.
17- به ياد داشته باش، بهترين رابطه، رابطه اي است كه عشقتان به يكديگر بر نيازتان به يكديگر فزوني يابد.
18- كاميابي خود را به داوري بنشين، از آن طريق كه بداني چه واگذارده اي تا كاميابي را بدست آوري.
19- به عشق و آشپزي با واگذاردن بي پروا دست ياب.
درجزیره ای زیبا تمام حواس زندگی می کردند: شادی- غم- غرور-عشق و...
روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت.
همه ساکنین جزیره قایقهایشان را آماده وجزیره را ترک می کردند
اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند چون او عاشق جزیره بود.
وقتی جزیره به زیر آب فرومی رفت عشق از ثروت که با قایق با شکوهی جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:
"آیا می توانم با تو همسفر شوم؟"
ثروت گفت:
"نه من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم دارم و دیگر جایی برای تو وجود ندارد."
پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود کمک خواست.
غرور گفت:
"نه نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد."
غمدر نزدیکی عشق بود.
پس عشق به او گفت:
"اجازه بده تا من با تو بیایم!"
غم با صدای حزن آلود گفت:
"آه عشق من خیلی ناراحت هستم.احتیاج دارم تا تنها باشم."
عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد.
اما او آنقدر غرق شادی بود که صدای او را نشنید.
آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت:
"بیا عشق تو را خواهم برد."
عشق آنقدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد.
وقتی به خشکی رسیدند پیرمرد به راه خود رفت وعشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود چقدر بر گردنش حق دارد.
عشق نزد علم که مشغول حل مسئله ای روی شن های ساحل بود رفت و از او پرسید:
"آن پیر مرد که بود؟"
علم پاسخ داد:
"زمان"
عشق با تعجب پرسید:
"زمان؟ چرا او به من کمک کرد؟"
علم لبخند خردمندانه ای زد و گفت:
"زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است......."
اگر نميخواهيد بيمارشويد ...
... احساساتتان را بيانکنيد.
هيجانات و احساساتي که سرکوب يا پنهان شده باشند به بيماريهايي نظير ورم معده، زخم معده، کمر درد و درد ستون فقرات منجر ميشوند. سرکوبي احساسات به مرور زمان حتي ميتواند به سرطان هم بيانجامد. در آن زمان است که ما به سراغ يک محرم ميرويم و رازها و خطاهاي خود را با او در ميان ميگذاريم!
گفتگو، صحبت کردن، کلمات، ... وسيلهدرمانيقدرتمندي هستند.
اگر نميخواهيد بيمارشويد ...
... تصميمگيري کنيد.
افراد دو دل و مردّد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلي و بيتصميمي باعث ميشود که مشکلات و نگرانيها روي هم انباشته شوند. تاريخ انسان بر اساس تصميمگيريها ساخته شده است. تصميمگيري دقيقاً به معني چشمپوشي آگاهانه از بعضيمزايا و ارزشها براي به دست آوردن بعضيديگر است. افراد مردّد در معرض بيماريهاي معدي، دردهايعصبي و مشکلات پوستي قرار دارند.
اگر نميخواهيد بيمارشويد ...
... به دنبال راه حلها باشيد.
افراد منفي، مشکلات را بزرگ ميکنند و راه حلها را نمييابند. آنها غم و غصه، شايعه و بدبيني را ترجيح ميدهند. روشن کردن يککبريت بهتر از تاسف خوردن از تاريکي است. زنبور، موجود کوچکي است امّا يکي از شيرينترين چيزهاي جهان را توليد ميکند. ما همانيهستيم که ميانديشيم. افکار منفي باعث توليدانرژيمنفي ميشوند که آنها نيز به نوبه خود تبديل به بيماري ميگردند.
آموخته ام... كه زندگي دشوار است، اما
من از او سخت ترم
اگر همان كاري را انجام دهيد كه هميشه انجام ميداديد، همان نتيجه اي را ميگيريد كه هميشه ميگرفتيد.
خورشيد باش كه اگر خواستينتابينتواني.
”زرتشت“
برايكشف اقيانوسهاي جديدبايد شهامت ترك ساحل آرام خود را داشته باشيد.
اين جهان، جهانتغيير است نه تقدير.
”تولستوي“
انسان هيچ وقت بزرگ نميشود مگر آنكه ببخشد.
”نلسونماندلا“
كشتي در بندر از امنيتكافي برخوردار است، اما كشتيها براياين ساخته نشدهاند.
همه ما برای بیدار شدن در هنگام صبح احتیاج به كمك داریم. برای بعضیها صدای بلند زنگ ساعت میتواند مفید باشد و بعضی دیگر هم تا یك فنجان بزرگ چای یا فهوه غلیظ ننوشند نمیتوانند خود را از بستر گرم و نرم رختخواب رها كنند. حدود 62 درصد از مردم بین 15 دقیقه تا یك ساعت زمان احتیاج دارند تا به طور كامل هوشیاری خود را به دست بیاورند و آماده انجام كارهای روزانه خود شوند. اما چرا اینگونه است؟ تعدادی از متخصصان علوم خواب به این سوال پاسخ دادهاند.
اتفاقات خوب برای کسانی میافتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق میورزند بااینکه ضربه خوردهاند.
قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان میآیید و میپرسید، « چطور اینقدر زود دیر شد؟ » پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه میخواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید.
برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر میرسد.
اینها ۱۰ چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید :
این لحظه، زندگی شماست!
زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا میآیید و میمیرید نیست. زندگی شما بین الان و نفس بعدی است. زمان حال - همین حالا و همین جا - تنها چیزی است که زندگی به شما داده است. پس از هر لحظه استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید، بهترینی که میتوانید را انجام دهید؛ چون این تنها چیزی است که میتوانید از کسی انتظار داشته باشید، ازجمله خودتان.
زندگی طولانی نیست!
این زندگی شماست و باید برای آن بجنگید. برای آنچه درست است بجنگید. برای اعتقاداتتان بجنگید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای کسانی که دوستشان دارید بجنگید و هیچوقت فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم هستند. بفهمید که انسان خوششانسی هستید چون هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع کنید. فردا دیر است.
فداکاریهایی که امروز میکنید، در آینده برایتان سودآور خواهد بود!
وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف میرسد--چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان و تعهد دارد--باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا حاضرم چند سال از زندگیام را خلاف بقیه آدمها زندگی کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که بقیه نمی توانند؟»
هنگامیکه وقت تلف میکنید، بنده دیروز میشوید!
اما وقتی فعال هستید، مثل این میماند که دیروز دوست مهربانی برای شماست که کمکتان میکند باری از روی دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود.
شکست فقط درسی برای عبرت گرفتن است!
اتفاقات خوب برای کسانی میافتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق میورزند بااینکه ضربه خوردهاند. پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمیتوانید فراموششان کنید. آنها را مثل درسهایی ببینید که میتوانید از آنها عبرت بگیرید و برای آیندهتان از آنها استفاده کنید.
خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!
خوشبختی زمانی اتفاق میافتد که بدون نیاز به تایید کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید. قبل از اینکه بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید. باید احساس ارزش کنید و در چشم خودتان، خودتان را قبول داشته باشید تا بتوانید با اعتمادبهنفس به چشمان اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
عمل افراد، حقیقت را میگوید!
در زندگی با کسانی روبهرو خواهید شد که در زمانهای درست، حرفهای درست خواهند زد اما در آخر از اعمال و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را درمورد آنها به شما خواهد گفت.
مهربانیهای کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!
به کسانی که به نظر میرسد روز سختی داشتهاند سلام کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایهای است که هیچوقت تمام نمیشود. و هر جا که انسانی باشد، فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید، حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد از آن دارید، به این دلیل که میدانید افراد زیادی هستند که میدانند چیزی ندارند.
پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!
میافتید، بلند میشوید، اشتباه میکنید، زندگی میکنید، یاد میگیرید. شما انسانید، کامل نیستید. ضربه خوردهاید اما هنوز زندهاید. به این فکر کنید که زنده بودن، نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر زندگی دچار ناراحتی میشوید اما هنوز زیباییهای زیادی باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی انتظارمان را میکشد.
گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام میبخشد!
سالها پیش وقتی درمورد غلبه بر دردها از مادربزرگم سوال کردم، اینطور برایم توضیح داد: به این دایرهها نگاه کن. دایرههای سیاه نشاندهنده تجارب نسبی زندگی ماست. دایرههای من بزرگتر است چون پیرتر هستم و تجربههای بیشتری دارم. دایرههای کوچک قرمز نشاندهنده اتفاقات بد و منفی زندگی هستند. فرض میکنیم که هر دو ما یک اتفاق بد یکسان را تجربه کرده باشیم. میبینی که سایز دایره قرمز برای هر دو ما یکسان است اما ببین چه درصد از فضا را در دایره سیاه اشغال میکند. اتفاق بد تو به این دلیل بزرگتر به نظر میرسد که قسمت بزرگتری از تجربیات کلی زندگی توست. چیزی که باید یاد بگیری این است که یک اتفاق بد و بسیار ناراحتکننده که الان در زندگیت وجود دارد، یک روز بخشی از گذشته بزرگتر تو خواهد شد و دیگر اینقدر مهم به نظر نخواهد رسید.
شاید شما هم به این روزهایی كه صبحها و عصرهایش تاریك و سرد است، حساسیت دارید، شاید دلتان میخواهد فقط بخوابید و از خانه خارج نشوید.
اگر اینطور است شاید شما هم یكی از افرادی باشید كه روحشان بسته به فصل خوب یا بیمار میشود.
زمانی كه روزها كوتاه و هوا سرد میشود، طبیعی است كه احساس كنید به اندازه قبل سرحال و پرانرژی نیستید؛ حتی كمی احساس مالیخولیا داشتن هم طبیعی است اما در مورد برخی افراد وضع فرق میکند و با فرا رسیدن فصل زمستان آنها ناراحتیهای جدیتر روحی را تجربه میكنند.
در واقع این افراد بیماری «اختلالات خلقی فصلی (SAD)» را تجربه میكنند كه فرمی از بیماری افسردگی است و حتی میتواند باعث از كارافتادگی و گوشهگیری مطلق فرد شود.
براساس آمارهای جهانی این بیماری حتی ممكن است تا 20درصد از جمعیت جهان را درگیر كند.
اگر فكر میكنید شما هم ممكن است این بیماری را داشته باشید ببینید این علائم را دارید یا نه؟
خواب زمستانی میروید
خوابآلود بودن و خستگی
افرادی كه مبتلا به بیماری اختلال خلقی فصلی هستند در فصول پاییز و بهخصوص زمستان بیشتر از سایر فصلها میخوابند.
نتایج مطالعهای كه در نشریه «ژورنال سایكوسوماتیك» به چاپ رسیده نشان میدهد كه افراد مبتلا به SAD طی تابستانها حدودا هرشب 7 ساعت و نیم و در پاییز هر شب 8 ساعت و نیم میخوابند و این رقم در زمستان به حدود 10ساعت در هر شب میرسد.
البته اگر صرفا بهدلیل بیشتر خوابیدن در زمستانها فكر میكنید SAD گرفتهاید باید بگوییم اینطور نیست.
برخی مطالعات نشان دادهاند افراد مبتلا به SAD بیشتر دچار بیخوابی شده و اختلالات خواب را تجربه میكنند.
در واقع این معیار به تنهایی نمیتواند نشانگر تشخیص این بیماری باشد.
غم عالم روی دوش شماست؟
غمگین بودن
«اختلال خلقی فصلی» فرمی از بیماری افسردگی است و در نتیجه بسیاری از علائم آن با افسردگی مشابه است (برای مثال بیشتر از حد معمول خوابیدن).
شایعترین علامتهای افسردگی «احساس غم» و «كاهش تمایل به فعالیتهای معمول» است.
اگر فردی در مدت 2 هفته هر روز این علامتها را تجربه كند یعنی به احتمال بسیار زیاد دچار افسردگی است، اما تجربه كردن چنین علائمی فقط در فصلهای پاییز و زمستان میتواند نشانگر احتمال ابتلا به SAD باشد.
چقدر عصبانی هستید؟
بیقراری
خشم، عصبانیت و بیقراری علائم شایع افرادی هستند كه اختلال خلقی فصلی را تجربه میكنند.
مطالعات نشان داده افراد مبتلا به SAD بسیار بیشتر از افراد معمول جامعه بیقراری و رفتارهای شدید دارند.
میزان بروز خشونت و رفتارهای افراطی در افراد مبتلا به این بیماری از افراد مبتلا به بیماری افسردگی اساسی بیشتر است.
مطالعهای كه در سال 2006 در كانادا انجام شده نشان میدهد كه حدود 40درصد از افراد مبتلا به SAD دورههایی از خشم و عصبانیت شدید و بیدلیل را تجربه میكنند این در حالی است كه در افراد مبتلا به افسردگی این میزان 27درصد است.
جالب است بدانید در همین مطالعه مشخص شده هریك از این افراد طی یك ماه حدود 19حمله ناگهانی خشم را تجربه میكنند.
به بشقابتان نگاهی بیندازید
افزایش اشتها
افراد مبتلا به اختلال خلقی فصلی بهطور معمول افزایش اشتها را در ماههای عود بیماری تجربه میكنند.
65درصد از افراد مبتلا به این بیماری گفتهاند در ماههای سردتر و تاریكتر سال بیشتر از سایر مواقع گرسنهشان میشود و غذا میخورند.
شاید علت این افزایش اشتها پاسخ بیولوژیك بدن به كاهش سروتونین در بدن در این ایام است. سروتونین كه مسئول خلق و خوی انسان است اثر بلوككننده اشتها را هم دارد.
افراد مبتلا به SAD معمولا تمایل زیادی به خوردن مواد شیرین و كربوهیدراتها دارند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید این كار در واقع یك درمان است نه یك هوس چراكه با خوردن كربوهیدراتها (مثل پاستا و نان) سطح اسیدآمینهای به نام تریپتوفان در مغز بالا میرود كه این امر باعث ترشح سروتونین میشود كه خلق و خو را بهتر میكند و علائم بیماری را كاهش میدهد اما دركل همه این حالات باعث اضافه وزن و چاقی افراد مبتلا به SAD میشود.
اسمها یادتان میرود؟
مشكل در تمركز
افسردگی باعث احساس غم و ناراحتی و نیز حس تنهایی و رهاشدگی میشود اما درعین حال این بیماری روی عملكرد مغز هم تاثیر میگذارد.
بیماری SAD روی گروهی از عملكردهای مغزی از جمله تمركز، توانایی صحبت كردن و نیز حافظه تاثیرگذار است.
مطالعهای كه نتایج آن در نشریه روانپزشكی به چاپ رسیده نشان میدهد مشكلات ذهنی و عملكرد مغزی افراد مبتلا به اختلال خلقی فصلی در حد مبتلایان به افسردگی اساسی است.
بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری در به خاطر سپردن اسمها و نیز قرارهای ملاقات دچار مشكل هستند.
تمایل شما كاهش یافته است؟
عدم تمایل به ارتباط شخصی
تمام افراد مبتلا به بیماریهای اضطرابی و افسردگی، كاهش تمایلات جنسی و میل به ارتباط خصوصی را گزارش كردهاند كه این درمورد SAD هم صادق است اما جالب است بدانید افرادی كه دچار فرم نادر SAD (یعنی بروز بیماری در فصلهای بهار و تابستان) هستند عكس این حالت را دارند و در زمان بروز بیماری در آنها تمایلات آنها به جای كاهش یافتن افزایش پیدا میكند.
یک نكته
مشكلات ذهنی و عملكرد مغزی افراد مبتلا به اختلال خلقی فصلی درحد مبتلایان به افسردگی اساسی است.
بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری در به خاطر سپردن اسمها و نیز قرارهای ملاقات دچار مشكل هستند.
منبع:مجله ایده آل
▪ لبخند جذابتان می کند
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.
▪ لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.
▪ لبخند مسری است
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.
▪ لبخند زدن استرس را از بین می برد
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
▪ لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
▪ لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد
وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
▪ لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
▪ لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
▪ لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید
به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.
▪ لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید
لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که "زندگی خوب پیش می رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 29
بازدید کل : 264827
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 24
تعداد آنلاین : 1
Alternative content
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
عالییییییییییییییی
به خصوص مطلب آخریه
موفق باشین
پاسخ:سپاس
عالی بود - لذت بردم . ممنون از وب سایت خوبتون
پیشگامان الکترونیک - برترین سایت ایرانی در زمینه تابلو روان - تلویزیون شهری و ادوات و تجهیزات و ملزومات و فروشگاه آنلاین انیمیشن های مخصوصی تابلو های روان و تلویزیون های شهری
http://tablokar.ir
واقعا عین حقیقته آفرین
به آدم روحیه میده مطالبت
بردوام باش دوست من
این قسمت وبت خیلی قشنگه خیییییلییییییییییی
افرییینننن
مطالبت عالیه لایک لایک لایک ♥♥♥♥♥♥♥♥♥
وبلاگت فوق العادست جواد شعبان پور واقعا لذت بردم ، ولی حیف بازدیدت کمه ، چرا با سایت های بزرگ تبادل لینک نمی کنی تا بازدیدت بالا بره ؟ یه سری به این سایت که واست گذاشتم بزن و باهاش تبادل لینک کن . بازدیدت رو از این رو به اون رو می کنه .... فقط یه بار امتحان کن
جواد شعبان پور وبلاگ خیلی خوبی داری .
منم یه وبلاگ دارم که لیست همه دوستام داخلشه ، بهشون پیشنهاد دادم وبلاگ جواد شعبان پور را ببینند ، تو هم وبلاگت رو توی این لیست لینک کن ، کار خیلی راحتیه ، اینجوری بازدید وبلاگت خیلی زیاد میشه...
http://www.mehrnooosh.loxblog.com
جواد شعبان پور وبلاگ خیلی خوبی داری .
منم یه وبلاگ دارم که لیست همه دوستام داخلشه ، بهشون پیشنهاد دادم وبلاگ جواد شعبان پور را ببینند ، تو هم وبلاگت رو توی این لیست لینک کن ، کار خیلی راحتیه ، اینجوری بازدید وبلاگت خیلی زیاد میشه...
http://www.mehrnooosh.loxblog.com
تشکر آقا جواد
تو این شلوغی و استرس کار واقعاً بهمون چسبید
موفق باشی
واقعا وبلاگ خوبی دار جواد شعبان پور
ولی وبلاگ هایی شبیه وبلاگ منو تو باید یه جایی باشند که دیده بشند ، یه وبلاگ پیدا کردم خیلی بازدید داره که تبلیغ توش رایگانه ، تو هم باهاش تبادل لینک کن. خوبیش اینه اتوماتیکه
اینم آدرسه وبلاگه:
http://nazi-joon-jooni.loxblog.com
پاسخ:باشه تبادل لینک می کنم